روزی مولای متقیان، حضرت علی بن ابیطالب به اتفاق عمار یاسر در راهی هم مسیر بودند. ناگهان صدای ناقوس کلیسایی به گوش رسید و مولای متقیان هم نوا با صدای ناقوس کلیسا، اشعار زیر را بیان فرمود:
اِنَّ الدُّنْیا قَد غَرَّتْنا
وَ اشتَغَلَتْنا وَ استَهْوَتْنا ما مِنْ یَوم یُمضْى عَنّا
اِلاّ اَوْهى رُکُناً مِنّا قَدْ ضَیَّعْنا داراً تَبْقى
وَ اسْتَوْطَنّا داراً تَفْنى لَسْنا ندرى ما فَرَّطْنا
فیها اِلاّ لَوْ قَدْ مِتْنا
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.