ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند ....

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولا علی ابن ابی طالب» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

روزی مولای متقیان، حضرت علی بن ابیطالب به اتفاق عمار یاسر در راهی هم مسیر بودند. ناگهان صدای ناقوس کلیسایی به گوش رسید و مولای متقیان هم نوا با صدای ناقوس کلیسا، اشعار زیر را بیان فرمود:

 

اِنَّ الدُّنْیا قَد غَرَّتْنا

وَ اشتَغَلَتْنا وَ استَهْوَتْنا ما مِنْ یَوم یُمضْى عَنّا

اِلاّ اَوْهى رُکُناً مِنّا قَدْ ضَیَّعْنا داراً تَبْقى

 وَ اسْتَوْطَنّا داراً تَفْنى لَسْنا ندرى ما فَرَّطْنا

 فیها اِلاّ لَوْ قَدْ مِتْنا

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

علی، آن شیر خدا شاه عرب

الفتی داشته با این دل شب

 

شب، ز اسرار علی آگاه است

دل شب محرم سرّ الله ست

 

شب علی دید و به نزدیکی دید

گرچه او نیز به تاریکی دید

 

شب شنفته ست مناجات علی

جوشش چشمه فیض ازلی

 

شاه را دیده به نوشینیِ خواب1

روی بر سینه دیوار خراب

 

قلعه بانی که به قصر افلاک

سر دهد ناله زندانی خاک

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

دوست دارم موسم شادی و غم ، باشی قرینم

در همه حـال و عـوالـم ، خـاصــه روز واپـسینم

دوست دارم خـاک باشم تا نهی پا بر سر من

یا بـه آب دیـدگانت نیمه شـب سـازی عجینم . . .

دوست دارم صید باشم بسته در زنجیر عشقت

گـر بــود پــــای گــریزم خود تـو باشی در کـمینم

دوست دارم اشــک باشم دور چشمانت بگردم

بــر رخ مــاهـــت بـــریـزم بر سر راهـت نشینم . . .

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

ای یگانه مرد توحید، غدیر را فراموش نکرده ام، خیبر را، بدر را، احد را، هیچیک را از یاد نبرده ام،....

ای ماهتاب جهان نما، رعد ذوالفقارت را بر تارک اهریمن در احزاب و آرمیدنت را در بستر خطر، بهنگام هجرت پیامبر بیاد دارم،....


ای مولود کعبه و ای پیشوای کعبه دل، در قافله تاریخ چون تو رادمرد عادل کجا توانم یافت؟

تو ای هارون پیامبر، چرا خموش در برابر سامری فساد ایستاده ای؟ چقدر عاجزم که حتی فلسفه هستی بخش سکوت تو را در عقل خود کنکاش می کنم،....بسی دریغ؟


ای خداگونه!...... جاذبه تو، عنان از کف رخش خرد ربوده....و دافعه ات چنانکه اسداللهی....

 

نه بشر توانمش گفت، نه خدا توانمش خواند

متحیرم چه نامم، شه ملک لافتی را

 

در یک ضربت شمشیرت، عبادت ثقلین....و در یک نگاهت، جهان هست و نیست متجلی است....


وصفت نه در کلام که در رضای خداوندی است،.....از چه می گویم؟....بی وصف را وصف نشاید.....

 

ای نزدیک ترین به یزدان......چرا انیس تو چاهست؟....مگر نه آن که ملک اسلام را ملکی؟.....

 

ای دریای علم! چرا جز الم به تو نمی بخشند؟....ای قسیم دوزخ و فردوس!....رخ از جهانیان بر متاب....

 

جز تو و خاندانت ملجئی نیست،....ما را در این گرداب معصیت هدایت باش.....

 

خون می گریم از فراق تو ای خونین محراب...... بگذار تا اشک، غبار عصیان از دل مکدرم بشوید.....

 

افسوس که معنای نامت را هنوز در نیافته ام.....علی!.....عالی!.....اعلی!.....ولی!....والی!.....والا!......

 

این نوای نارسا، .غمنامه من است...... و پایان آن، آغاز سخن.....بی نهایت را، نهایت نشاید......

 

به امید آن که شاید، برسد به خاک پایت

چه پیام ها سپردم، همه سوز دل صبا را


  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

بر حلقه آفاق علی نقش نگین است

مستانه ترین واژه عشاق همین است


دیدم سنمی  بر در بت خانه چنین گفت

بر سنگ دلم حک شده  نامی که ثمین است



آن کس که ز عرفان علی معرفت آموخت

ولله قسم  جایگهش  خلد برین است


آهی که ز سودا زده ای ناله برآورد

هردم همه سوزش طلب عشق طنین است



گفتا که که بزن چنگ تو بر عروه وثقی

الحق و الانصاف علی حبل متین است



آن دل  که گرفتار تو شد چون پرققنوس

میسوزد و با سوزش آن عشق عجین است



عرفان حقیقی به یقین غیر از علی نیست

بی شک که همین باشد علی عین یقین است


من رهگذر خسته دل وادی شعرم

هر یک قدمم با طلب وصل قرین است

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

آموخت تا که عطر زشیشه فرار را

آموختم فرار ز یاران به یار را

 دل می کشید ناز من و درد و بار را 

کاموختم کشیدن ناز نگار را

پس می کشم به وزن و قوافی خمار را

***

 گیرم که کرد خواب رفیقان مرا کسل 

گیرم که گشت باده ازین خستگی  خجل

گیرم که رفت پای طرب تا کمر به گل

ناخن به زلف یار رسانم به فتح دل

مطرب اگر کلافه نوازد سه تار را

  ***

باید که تر شود ز لب من شراب خشک

باید رسد به شبنم من آفتاب خشک

دل رنجه شد ز زهد دوات و کتاب خشک 

از عاشقان سلام تر از تو جواب خشک

از ما مکن دریغ لب آبدار را

***

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

عین و شین و قاف


کعبه چون ازعشق حیدر خورد شکاف 

شدهویدا ذات عین و شین و قاف 


عین آن شد «عالى اعلا على »

شین آن شد «شور ربّ منجلى »


قاف آن شد «قل هو الله احد »

عشق یعنى "یاعلى حیدر مدد" 

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

در چکاچک شمشیرها و نیزه ها، در میان ولوله و شور جنگ و نبرد، در لابلای نعره ها و فریادهای رزم آوران جنگ جمل، مردی سر به گریبان اندیشه فرو برده بود :

((خدایا، حق با کدامین طرف است؟ در یک سو علی،‌داماد پیامبر، سردار بزرگ اسلام،‌کسی که پیامبر در وصفش می فرمود:

«علی مع الحق و الحق مع علی»

با جمعی از یاران صدیق پیامبر است، و در سوی دیگر « ام المؤمنین، عایشه» و دوتن از صحابه بزرگ پیامبر، «طلحه الخیر» مرد خوش سابقه اسلام و زبیر «سیف الاسلام» - دلاور میادین نبرد- صف بسته اند. آیا ی شود هر دو گروه برحق باشند یا هر دو باطل؟!... به راستی کدامیک بر حق است؟»

سرانجام چاره کار در این دید که جواب را از علی (ع) بازجوید که «باب مدینه العلم» بود.

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰

جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام


1- گریه نکردن از سختی دل است.

2-سختی دل از گناه زیاد است.

3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.

4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.

5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.

6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست

1.مردم را با لقب صدا نکنید.

2.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.

3.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.

4.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.

5.بدون تحقیق قضاوت نکنید.

6.اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.

7.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.

8.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.

9.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.

10.دین را زیاد سخت نگیرید.

11.با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.

12.انتقادپذیر باشید.

13.مکار و حیله گر نباشید.

14.حامی مستضعفان باشید.

15.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.

16.نیکوکار بمیرید.

17.خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.

18.فحّاش و بذله گو نباشید.

19.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.

20.رحم دل باشید.

21.با قرآن آشنا شوید.

22.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.

( نهج البلاغه )

وقتی پرنده زنده است مورچه ها را میخورد؛

و وقتی میمیرد مورچه ها او را!

زمانه و شرایط در هر لحظه میتواند تغییر کند در زندگی...

هیچکس را تحقیر یا آزار نکنیم...

شاید"امروز" قدرتمند باشیم اما یادمان باشد:

"زمان" از ما قدرتمندتر است!

یک درخت میلیونها چوب کبریت را میسازد اما وقتی زمانش برسد؛

فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت،کافیست!

"پس،

خوب باشیم؛

و

خوبی کنیم"

ازامام علی (ع)پرسیدندواجب وواجبترچیست؟

نزدیک ونزدیکترکدامند؟ عجیب وعجیبترچیست؟ سخت وسخت ترچیست؟ فرمود:واجب اطاعت از الله و واجبتر ازآن ترک گناه است. نزدیک قیامت ونزدیکتر ازآن مرگ است. عجیب دنیا وعجیبتر ازآن محبت دنیاست. سخت قبراست وسخت تر ازآن دست خالی رفتن به قبر است.



  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی
  • ۰
  • ۰


گر بهای شیعه بودن سر جدا گردیدن است...


ما به عشق مرتضی تاوان آن را میدهیم...


تا بماند تا ابد ذکر علی بر مأذنه... 


هستی و دار و ندار و جانمان را میدهیم...




السلام علیک یاامیرالمومنین

  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی