ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند ....

  • ۰
  • ۰

عالم ربانی، حضرت آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی فرمود: روزی که داخل حرم مطهر مولا الموالی علی ابن ابی طالب می شدم، عتبه مراکز را بوسیدم. بنظرم رسید که از حضرت تقاضای پذیرش سگ پاسبانی نمایم. (از ایشان تقاضا نمایم که مرا به عنوان سگ پاسبان آستان خود بپذیرند) بعد دیدم که قابل نیستم. این اشعار را بدین مناسبت نظم کردم:


از ازل ای میر حق، ای سر اله

حب کویت عرضه شد بر ما سوا


کل من قال بلی، شد مبتلا

گشت فانی در بلای این ولا


چون که از عشقت سرشتند جان ما

بندگیت سکه شد بر نام ما


آتش هجران به جانم زد شرر

ز اشتیاق وصل تو شد شعله ور

تا قمار عشق با تو باختم

درگهی جز درگهت نشناختم


گریه و زاری و غم همساز من

ذکر و فکرت همدم و هم راز من


این چنین بگذشت بر من سالها

بر درت ای ذوالکرم با نالها


تا که عمرم رفت و گشتم پیر پیر

پیر سگ گشتم به درگاهت اسیر


من سگ پیر هراش این درم

ریزه خوار نعمت این سرورم


چون سگی در آستانت پیر شد

عاقبت در گردنش زنجیر شد


سلسله بر گردنم شد استوار

می کشاند دور، اما دور یار


شد مطاف من، حریم کوی تو

کعبه مقصود من شد روی تو


حسرت دیدارت ای زیبا صنم

آن که وقت مرگ آیی بر سرم


تا ببینم روی حق در روی تو

عاشقانه جان دهم در کوی تو


برفراز تخت وصلت سر نهم

سرفرازان عشق بازان در قدم

  • ۹۴/۰۲/۱۰
  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی

آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی

امام علی

شعر

مداحی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی