خداحافظ ای کوه درد مدینه
سحر خیز شب های سرد مدینه
خداحافظ ای چشمه ی آسمانی
خداحافظ ای پیر مرد مدینه
خداحافظ ای ناله نیمه شب ها
خداحافظ ای گریه ها تاب و تب ها
خداحافظ ای گنج اسرار مادر
خداحافظ ای وارث داغ زهرا
خداحافظ ای درد های نهفته
خداحافظ ای راز های نگفته
خداحافظ ای شاهد تازیانه
خداحافظ ای خانه ی آتش گرفته
شده حمله ور دشمنان دسته دسته
قنوت تو ماند و نماز شکسته
ز خانه دویدی تو کوچه به کوچه
به پای برهنه به دستان بسته
به پای پیاده به دنبال مرکب
غم عمه ات، جانت آورده بر لب
در آن کوچه هر چه عدو ناسزا گفت
تو گفتی اَمان از دل عمه زینب