خدمت رئیس جمهور محترم
با تشکر مجدد از اینکه امکان پرسشگری
را برای ما دانش آموزان فراهم کردید، از شما درخواست می کنیم اول مهر سال بعد امکانی برای پاسخگویی به پرسش های دانش آموزان هم فراهم کنید.
آقا بالاخره برجام هم که اجرایی شد و چه حسن تصادفی که دقیقا مقارن شده با ایام سالگرد مذاکرات امام حسین با یزید.
آقا می گویند عصر عاشورا دیگر تحریم آب هم برداشته شد. چقدر خوب که مذاکراتشان نتیجه داد.
آقا دوران پسا عاشورا هم عجب دورانی بوده! آقا فقط ما یک سوالی داریم که خیلی ذهن ما را درگیر کرده. از هر که هم می پرسیم جوابی ندارد به ما بدهد. ما می گوییم امام حسین که برای مذاکره با کدخدا به کربلا رفت، پس چرا او را کشتند؟ یعنی ما که درس مذاکره را از امام حسین یاد گرفتیم آخرش باید با کدخدا بجنگیم؟
ولی آقا شما عجب باهوش هستید. در این هزار و اندی سال پسا عاشورا هیچ کدام از امامان معصوم و علمای دین از شیخ مفید گرفته تا علامه طباطبایی،
هیچکدام نفهمیدند که امام حسین رفته بود مذاکره کند و درس عاشورا درس مذاکره بوده است.
آقا همه اش می گویند امام حسین برای امر به معروف رفته بود. آقا مگر به ما مربوط است که مردم را به زور به بهشت بفرستیم. آقا امام حسین جانش را فدای مذاکره کرد. مگر نه؟
خب مذاکره هم که نتیجه داد. می گویند بعد از عاشورا خانواده امام حسین را برده اند کاخ کدخدا یزید. و کدخدا گفته هر چه می خواهید به شما می دهم.
آقا عجب دورانی بوده پسا عاشورا! عجب صلح و صفایی! ولی می گویند بعد از عاشورا هم یک عده ای دلواپس بوده اند. همه اش عزاداری و گریه و ... خب دیگر چه می خواهید؟ آب که کدخدا به شما داد. امکانات هم که گفت هرچه بخواهید به شما می دهد. آقا شما می فهمید مشکل اینها چه بوده؟ واقعا می فهمید؟
آقا یک عده حاجی هم می گویند در منا کشته شدند که اصلا مهم نیست.
اکثرا شهرستانی بوده اند. ما راجع به آن سوالی نمی پرسیم. چون گذشته دیگر گذشته. نبش قبر گذشته چه فایده ای دارد؟ مگر مرده زنده می شود؟ بالاخره یک عده در منا می میرند، یک عده با بمبهای شیمیایی آلمانی، یک عده با ویروس ایدز فرانسوی، یک عده با
موشکهای آمریکایی، یک عده با جنایتهای انگلیس، یک عده را اسرائیلی ها ترور می کنند و یک عده هم با سلاحهای شوروی کشته می شوند. حالا شوروی که کلا از هم پاشید و نابود شد اگر نه یقه اش را می گرفتیم. بقیه را دیگر گذشت می کنیم. به قول دوستان سعودی مان قضا و قدر بوده دیگر. باید به آینده روشن پسا تحریم و رابطه خوب با همسایگانمان فکر کنیم. اسلام که دین رحمانی است. وزیر خارجه ما هم که خدا را شکر آدم معتدلی است. دیدیم که چند روز پیش از سعودی ها خواست ما را حذف نکنند. چقدر لطیف! با کدخدا هم که اخیرا یک برخورد اتفاقی داشته اند. تازه می گویند رئیس جمهور آمریکا چند لایه امنیتی داشته و کسی بدون هماهنگی نمی تواند به او نزدیک شود.
عجب اتفاقی! البته پارسال هم که همینطوری اتفاقی کدخدا زنگ زده بود احوال شما را بپرسد. آقا می گوییم حالا اگر احیانا اتفاقی با رئیس جمهور اسرائیل برخورد داشتید چی؟ بالاخره بدون سلام علیک و احوال پرسی که نمی شود رد بشوید و بروید. می گویند سلام کردن ثواب دارد و تازه اگر او سلام بدهد که جوابش واجب هم هست. شما که
نمی توانید اسلام را زیر پا بگذارید و از واجب چشم پوشی کنید به خاطر یک عده افراطی. تازه کدخدا اسرائیل با کدخدا رفیق هم هستند. کدخدا هم که آدم باهوشی است. پس بی خودی دوستی انتخاب نمی کند.
آقا راستی گفته بودید پس از صد روز همه مشکلات حل می شود. خواستیم
بپرسیم این صد روز از کی آغاز می شود؟ چه دورانی بشود پسا صد روز و پسا تحریم.
آقا می گویند که بیشتر عمر دولت شما گذشته است فقط ما نمی دانیم در دوران پسا تدبیر و امید اگر تحریم ها برداشته نشد و مشکلات حل نشد،
ما از چه کسی بپرسیم که چرا ...؟