ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند ....

  • ۰
  • ۰

افسوس

آه که سرمایه عمرم برفت

عمر بصد راه خطاگونه رفت


در گرانقدر کمال و شعور

از صدف جان بدین گونه رفت


بس که برفتم بره حرص و آز

طالع عمرم به فنا گونه رفت


راه زبیراهه نبود از برم

قافله راحل مقصود پریگونه رفت


خوشه ایمان ندرودم ز باغ

میوه ایمان چه خزان گونه رفت

درب تقرب به رخم بسته شد

باده مستی زلب آن گونه رفت


باز چو سعدانه زغم پر کشید

تا که بکویش چو خداگونه رفت


آن قد نیک ز لاطائلات

بر سر پیریم جفا گونه رفت


حال که بادی زممات آمده

نسیم آلام صباگونه رفت


بلبل هستی که ترانه سرود

وی نفسش، شمع غزلگونه رفت


آن طرب و قوت من در شباب

چون گل سرخی که صفاگونه رفت


ساحل فلاح به دریای دون

از نظرم دور و پگهگونه رفت


بوم درونم ز یمین و یسار

بانگ زند عشق شفق گونه رفت


بسترم از دار فنا بسته خود

همسر دنیام به شنگونه رفت


مرگ ز دریای درون برگرفت

روشنیم در ره امواج چه بطگونه رفت


بار گنه مانده و من بی غذا

اغذیه دهر شرنگونه رفت


قدرت برناییم و توب حال

در بر هم وای، به شطگونه رفت


اشک ببارم به مصیبات خویش

اشک مرا چهر برد گونه رفت


مسلک ندمت ار بود چاره ای

عبای امید قباگونه رفت


مال و وقار و ولد و کسب و کار

درون گورم به چنانگونه رفت


حسرت این خانه چرا می برم

چونکه برایم زمتاع گونه رفت


شمس حیاتم به غروب آمده

هر چه مرا بود مددگونه رفت


وحی رسید از طرف کردگار

بنده خاطی که دجی گونه رفت


توبه کن و دست زناکرده شوی

راه بدان رو که علی گونه رفت


1364/3/5

امیرحسین پورگل

  • ۹۵/۰۵/۰۵
  • سیدعلیرضا هاشمی گلپایگانی

دفاع مقدس

شعر

شهدا

شهید امیرحسین پورگل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی